روزی از مولا علی (ع)سوال میکنند ؛ که مالک اشتر چقدر شجاعه ؟ مولا در جواب میفرماید ؛ مالک آنقدر شجاعه که اگر در شب پای خود را بر روی بدن یک شیر ماده بگذارد و شیر بر وی نعره زند ، مالک حتی پلک هم نمیزند . آنوقت از مالک میپرسند که تو با این همه شجاعت ، تا به حال ترسیدی ؟ مالک میگوید ؛ در جنگ صفین بود که مولا علی (ع) فرمود ؛ پسرم ابوالفضل (ع)امروز به میدان میرود، مالک رو به مولا میگوید ؛ در جنگاوری و دلاوری ابوالفضل (ع) شکی نیست اما جنگ احتیاج به تجربه دارد و اگر شما اجازه دهید من خود به میدان بروم . مالک ادامه میدهد ؛ بعد از گفتن این حرف ، ابوالفضل (ع)چنان نگاهی به من انداخت که من برای اولین بار در عمرم ترسیدم. به شوکت حیدری سالار علقمه ابوالفضل العباس (ع) صلوات.